فراروئیدن از مرگ به زندگی
در زندگی انسان ها، گاهی طوفان
هایی سهمگین، و سیلاب هایی بنیان برافکنی به راه می افتند که هست و نیست آدمی را
دگرگون می کنند. اتفاقاتی چنین، قدرت تعقل را از آدمی گرفته، او را از چرخۀ حیات
دور می کنند. رخدادهایی از این دست جهان را در چشم مصیبت دیدگان تیره و تار می
کند. هجوم هایی دهشتناک از این دست، برای ماتم زدگان انبوهی از اندوه و حزن را به
یادگار می گذارد. از دوست تنها دردی به یادگار می ماند.
نظیرهمین بلایا در طبیعت نیز
پیش می آید. اما مادر طبیعت به واسطۀ تجربۀ مداوم و مکرر چنین رخدادهای خانمانسوز،
حالا می داند که چگونه باید چنین اتفاقات ناگواری را باید پس پشت گذاشته، از مرگ
فرابروید و به زندگی دست بیابد. از اندوه گذشته، شادی بگستراند. رنگ های شاد
فرداهای روشن را بر بوم های سیاه یأس های گذشته پاشیده، حیات را به تصویر بکشد. او
به درستی دریافته است که چگونه باید از نیروی عظیم این هجوم های غم بار برای ساختن
زندگی های تازه استفاده کند. اگر نیک بنگریم در می یابیم که در پی همین زیر و زبر
شدن ها، در طول حیات کرۀ زمین معادن گوهر باری شکل گرفته است، جنگل های زیبایی سر
به آسمان برداشته است، زمین هایی مستعد به وجود آمده که به کمک آنها قوت بسیاری از
انسان ها تأمین شده است.به عبارت ساده تر مام زمین، از پس هر حادثۀ ناخوشایند در
زندگی طولانی خود، هر چند که عزیزانی بیشمار را از دست داده، اما اجازه نداده است
که رشتۀ زندگی بخشکد.
اگر واقعیت در طبیعت چنین است،
که هست، ما چرا نباید از مادر خویش بیآموزیم؟ ما چرا نباید از پس سوگ های بزرگ به
زندگی باز گردیم؟ ما چرا نباید از عرصۀ دردآور مرگ بیرون آمده، به فضای امید بخش
زندگی قدم بگذاریم؟ برای خانوادۀ کوچک ما که به دنبال پاسخ این سؤال ها بود، راه
های متعددی باید در بوتۀ آزمایش قرار می گرفت. یکی از راه های پیش رو تلاش در جهت
حفظ ارمان های زندگی خواهانۀ عزیزی بود که دیگر درکنار ما نبود. به عبارت دیگر با
قدم گذاشتن در مسیری که بدون شک مطلوب عزیز ما بود، خانوادۀ ما به زندگی بازگشت.
اما این تنها دلیل ما برای
همیاری در ساخت کتابخانۀ آیدین نبود. کسانی که تجربۀ سخت از دست دادن بهترین گوهر
زندگی خود را پشت سر گذاشته اند با این واقعیت تلخ روبرو شده اند، که شیرازۀ
خانواده از هم پاشیده است. کشمکش ها در نهاد خانواده رو به فزونی گذاشته است. دلایل
برای زندگی به روال سابق کم رنگ شده است، در مقابل بهانه ها برای نابودی هر چه که
تا به حال ساخته شده است، فزونی گرفته است. به کلامی دیگر، در پی فجایعی چنین، یکی
از مهمترین ستون های زندگی مشترک فروریخته، سرای زندگی به خرابۀ جدایی و دوری بدل
می شود. گام گذاشتن در مسیری که بتواند حیات بخش خاطرات این فصل مشترک باشد، می
تواند از نابودی اساس خانواده جلوگیری کند. تأسیس کتابخانۀ آیدین و سایر اقداماتی
نطیر آن که با یاد و حفظ خاطرات او انجام می شود، اسطقس خانواده را قوت بخشیده،
حیات را به آن باز می گرداند.
در پی یکرنگی بیشتر در
خانواده، انجام اقداماتی نظیر آن چه که برای کتابخانۀ آیدین انجام شده و امیدواریم
که مستمر باشد، رابطۀ حلقۀ دوستان و
اعضای فامیل را درعین افزایش گستردگی، عمق بخشیده، آن را قوت می بخشد. امروز دایرۀ
دوستانی که به تأسیس کتابخانۀ آیدین و یا اقداماتی مشابه دست زده اند، یک فصل
مشترک تازه پیدا کرده اند. آنها می توانند برای با هم بودن دلایل تازه تر و بیشتر
بیآبند. این تجربه و تجربیاتی نظیر آن به آنها می آموزد چگونه رابطۀ تازه توانسته
خدمتی به بخشی از جامعه بکند، که بدون این رابطه و روابطی از این دست شاید غیر
ممکن بود. حالا این افراد اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده، آماده می شوند قدم های
بزرگتری بردارند. بدون شک این عمل اجتماعی، به تدریج می تواند افراد جامعه را از
اعضای ناظر به اعضای حاضر بدل کرده، جامعه را به این نکتۀ مهم برساند که کشور ما
باید به دست خود ما به پیش برود.
این حرکت اجتماعی بدون شک با
فواید بیشمار اجتماعی همراه خواهد بود. ساخت مدارس، کتابخانه ها، مراکز درمانی،
ورزشگاه ها، و هزاران هزار اقدامی که منافع آن به اجتماع برخواهد گشت، توسعه و
تعالی اجتماعی را به همراه خواهد داشت. در بسیاری از کشورهای پیشرفتۀ دنیا، کمک
های داوطلبانه، تأسیس بنیادهای مردم نهاد عیر انتفاعی، و سازمان های خیریه نقش
بزرگی در حل معضلات اجتماعی داشته است. کسانی که از این کمک ها بهره گرفته اند،
توانسته اند بعدها نقش بزرگی در اجتماع خود بیابند. ای بسا که خود این افراد در آینده
نهادهایی را به وجود آورده اند که در کمک به افراد و مناطق نیازمند، عواملی بسیار
مؤثر بوده اند.
اثرات تساعدی چنین کمک هایی در
عرصۀ اجتماع باعث تقویت سرمایۀ اجتماعی شده، که به نظر بسیاری از جامعه شناسان،
اگر اهمیتش بیشتر از سرمایه های اقتصادی نباشد، به طور قطع کمتر نیست. در یک اثر
متقابل افزایش سرمایۀ اجتماعی، اعتماد عمومی نیز افزایش پیدا کرده، کمک های بزرگتر
و بیشتری برای اقدامات عام المنفعه صورت خواهد گرفت.
آن چه که در این مجال کوتاه به
رشتۀ تحریر در آمده است تنها می تواند بخشی از دلایلی باشد که خانوادۀ ما با در
نظر داشتشان قدم در راه ساخت کتابخانۀ آیدین گذاشته است. بدون شک به شمار کسانی که
برای یاری ما همت گماشته اند و یا خود از طرق دیگر مساعی مشترکی را تعقیب می کنند،
دلایل متنوعی وجود دارد که طرح آنها از حوصلۀ این نوشتار خارج است. اما فارغ از
تمامی این دلایل از تمامی دوستانی که در دوران فراغ، ما را تنها نگذاشته اند،
سپاسگزاریم. به ویژه امتنان مضاعفی داریم از کسانی که در کنار ما برای ساخت
کتابخانۀ آیدین کمر همت بسته اند. این تشکر خالصانه بدون یاد کردن از مؤسسۀ حامی تمی تواند کامل شود. حامی متشکریم.