کودکانی که راهی به چرخه تحصیل پیدا نمیکنند، واقعیتی تلخ و انکار ناپذیر در جامعه ماست. واقعیتی که حالا در کوچه پس کوچههای این شهر به چشم هر رهگذری میآید!
هدی هاشمی
کودکانی که راهی به چرخه تحصیل پیدا نمیکنند، واقعیتی تلخ و انکار ناپذیر در جامعه ماست. واقعیتی که حالا در کوچه پس کوچههای این شهر به چشم هر رهگذری میآید! خیلیها بیتفاوت از کنارش میگذرند؛ گرچه بسیاری نیز نمیتوانند نسبت به آنها بیتفاوت باشند. با این حال موضوع مهم در مواجهه با کودکان خارج از چرخه تحصیل، تکذیبها و تأییدهای نهادهای مسئول در رابطه با آمار کودکان بازمانده از تحصیل و بیبرنامگیهایی است که موجب میشود این کودکان از تحصیل باز بمانند.
آمارهای متفاوتی از کودکان خارج از چرخه تحصیل در کشور منتشر میشود. محمد مهدیزاده معاون آموزشی سازمان نهضت سوادآموزی با اعلام اینکه آمار واقعی درباره کودکان خارج از چرخه تحصیل در کشور وجود ندارد، اعلام میکند: «تخمین میزنیم حدود چهار میلیون کودک خارج از چرخه تحصیل داشته باشیم. البته دو سال تحصیلی گذشته ۱۴۳ هزار کودک در کشور در هیچ مدرسهای ثبتنام نکردهاند». با این حال، مرکز پژوهشهای مجلس (آذر ۱۳۹۰) رقم بازماندگان از تحصیل در گروه سنی ۶ تا ۱۸ سال را به استناد آمار سرشماری سال 85، بیش از سه میلیون نفر برآورد کرده است. این مرکز اعلام کرد این کودکان یا اصلاً به مدرسه نرفتهاند یا در طول سالهای تحصیل به دلایل مختلف از تحصیل بازماندهاند. همچنین برخی منابع غیررسمی تعداد بازماندگان از تحصیل را بین ۱میلیون نفر برآورد میکنند، گرچه وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده است که در سال تحصیلی جدید ۱۹۶ هزار نفر به جمعیت دانشآموزی کشور اضافه شده است.
به گفته علی اصغر فانی این گام بزرگ آموزش و پرورش در جهت توسعه عدالت آموزشی محسوب میشود. با این حال معاون آموزشی نهضت سواد آموزی با تأکید بر الزام برنامهریزی جدی برای بازگرداندن کودکان خارج از چرخه تحصیل اعلام میکند: «متولی رسیدگی به وضعیت کودکان خارج از چرخه تحصیل، آموزش و پرورش است. ما بارها و بارها در زمینه افزایش کودکان کار و خیابانی به مسئولان تعلیم و تربیت هشدار داده ایم. آنها در جلسات اعلام میکنند که برنامههای جدی برای بازگشت کودکان تدوین شده است. اگر این برنامهها تدوین و اجرایی میشود چرا ما هر ساله شاهد افزایش کودکان خارج از چرخه تحصیل هستیم.»
مهدیزاده تأکید میکند: «نهضت سواد آموزی برنامههای بسیاری را به مسئولان آموزش و پرورش پیشنهاد کرد اما آنها اعلام کردند بهتر است مسئولان نهضت به مسأله کودکان خارج از مدرسه ورود نکنند چرا که برخی از کودکان هم به بهانه مختلف مدرسه را ترک میکنند.»
به گفته وی، طی دو سال اخیر، ۱۴۳ هزار کودک ایرانی در هیچ مدرسهای ثبتنام نکردهاند. از سوی دیگر در سال گذشته ۶۷ هزار دانشآموز فقط در مقطع ابتدایی ترک تحصیل کردهاند که در این جمعیت، استان سیستان و بلوچستان سهم ۲۰درصدی دارد، عمدهترین علت این موضوع هم، کم سوادی و بیسوادی اولیای دانشآموزان این منطقه عنوان شده است.
قوانین را جدیتر کنیم
البته بدیهی است مسأله کودکان خارج از چرخه تحصیل مسألهای نیست که صرفاً بتوان یک نهاد یا وزارتخانه را مسئول حل و فصل آن دانست. شکی نیست که نه تنها وزارت آموزش و پرورش، بلکه هیچ نهاد و سازمان دیگری نیز به تنهایی نمیتواند از پس حل این مشکل برآید؛ چرا که نه ابزار و نه توان آن را دارد. این پدیدهای فراگیر است که ریشه در شرایط جامعه دارد و مسائل متنوعی را دربرمیگیرد؛ از تصحیح قوانین مدنی تا همکاری نهادهای مختلف و...
مشکلات اقتصادی خانواده، محرومیت و کار از سوی آسیبشناسان حوزه اجتماعی به عنوان سه دلیل اصلی بازماندن کودکان از تحصیل در ایران شناخته شدهاند.
ژیلا بشیری فعال کودک در این باره میگوید: «آمارهای حاصل از آخرین سرشماری رسمی کشور، ۲۷ درصد کودکانی ایرانی، خارج از چرخه تحصیل قرار دارند. همچنین مهمترین دلیل خارج شدن کودکان از مدرسه فقر خانوادهها است که کودک را مجبور به کار میکند.»
وی تأکید میکند: «ایدز، اعتیاد و خشونت در کمین کودکان خارج از چرخه تحصیل است و به نظر میرسد مسئولان تعلیم و تربیت باید برنامههای ویژه ای برای این کودکان داشته باشند این در حالی است که قوانین مدنی ایران تأکید زیادی به ماندن بچهها کنار خانوادهشان شده به طوری که حتی اگر آنها مانع تحصیل بچهها بشوند، هیچ نهادی نمیتواند آنها را از خانواده دور کند. چون در قانون مدنی ما درباره «تحصیل» به عنوان یکی از نیازهای کودکان تصریح نشده و تکلیف پدر تنها تأمین لباس، مسکن و خوراک آن هم در حد رفع نیاز است، قانون خاصی هم که به مجازات والدینی که مانع تحصیل کودکان شود وجود ندارد، به نظر میرسد ضمانت اجرایی این قانون باید سختگیرانه و کیفری باشد.»