از لحاظ تاریخی تحقق عدالت و زیستن در یک جامعه عادلانه همواره یکی از آرمانهای بزرگ آدمی بوده است.این پرسش که در راه تآمین عدالت نهاد رسمی آموزش و پرورش به به عنوان یک نهاد تآثیر گذار اجتماعی چه نقشی ایفا می کندٰپرسش با اهمیتی بود که در دوقرن آخیر مطرح شد.(arestin/1969)
مسأله عدالت آموزشی از دهه های 1950و1960میلادی در جوامع غربی مطرح شده ٰاما در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران مورد توجه کافی قرار نگرفته است.(hosaini2010)
بخشی از این بی توجهی ها به ساختارهای فرهنگی و اجتماعی جوامع در حال توسعه برمی گردد.ساختارهایی که تبعیض و نابرابریهای گوناگون را طبیعی جلوه می دهد. روشن است که برای شناسایی این ساختارها ٰنیازمند مطالعه ای تاریخی هستیم.
یکی از علت های وقوع انقلاب اسلامی ایران، تحقق آرمانهای عدالت و مبارزه با نا برابریهای اجتماعی،سیاسی و فرهنگی بوده است.از این رو ، بعد ازانقلاب، همه ی کوششها در نظام جمهوری اسلامی حول محور تآمین و بسط عدالت گرد آمده است.
باوجود تلاشهای زیاد در وزارت آموزش و پرورش هنوز هم چالشهای فراوانی بخصوص در مناطق محروم نسبت به عدالت آموزشی وجود دارد که برای رفع این مشکلات و چالشها عزم ملی و تلاش مضاعف می طلبد .
بنده به عنوان آموزگار شاغل در منطقه محروم بانه از استان کردستان با سابقه ی 26 سال ،با توجه به مقدمه فوق و بهره گیری از تجربیات چند ساله خود و رای و نظر سایر همکاران نسبت به بیان چالشها وموانع موجود بر سر راه توسعه و تحقق عدالت آموزشی در دوره ی عمومی و ارئه راهکارها اقدام نمایم. امید است که مد نظر مسئولین وهمه ی دست اندر کاران وزارت آموزش و پرورش و سایر ارگانها ی ذیربط قرار گیرد،تا زمینه ساز تحقق عدالت آموزشی که هدف اصلی این گرد همایی عظیم است واقع شود.
ضمن تشکر از بانیان این گرد همایی ،بویژه انجمن حامی و هر شخص حقیقی و حقوقی که در طی سالیان متمادی تا کنون در راستای عدالت آموزشی به هر نحوی انجام داده اند.
پیشنهاد من به تمام مسئولین و دست اندر کاران برگزاری کنفرانس این است که اولاً این گرد هماییها و همایشها و کنفرانسها بیشتر ادامه پیدا کند. دوماً در مناطق محروم وکمتر توسعه یافته در سطح کشور تشکیل گردند.
حوزه آموزشی و پرورشی
چالشها و مشکلات
- نبود سیستم آموزشی مناسب ضمن خدمت کاربردی برای نیروهای تازه کار وغیر تخصصی.
- کمبود وسایل و امکانات آموزشی و کمک آموزشی در مدارس.
- عدم توجه به دروسی مانند هنر،ورزش،قرآن و گاهاً انشا به دلیل نبودن نیروی متخصص در مدارس و کمرنگ شدن این دروس توسط معلمین به دلیل کمبود وقت در درسهایی مانند ریاضی ، فارسی ،علوم و ...و حجم زیاد مطالب کتب درسی(وام بلا عوض
- حاکمیت فضای غم اندوه بر مدارس و کمبود نشاط و شادی در کلاس در س (مهمترین چیز در یک کلاس درس روح کلاس است)
- اجرای طرحها و برنامه های گوناگون و اجباری والبته موازی کاری که گاهاً حتی مورد ارزیابی هم قرار نمی گیرند.
- توجه بیش از حد به مستند سازی طرحهای ترمیمی که باعث غفلت از اهداف آموزشی و پرورشی می شود.
- ایجاد شکاف آموزشی و طبقاتی با دسته بندی مدارس خاص وعام.
- توجه مفرط به انباشت حافطه دانش آموزان در مدارس و عدم توجه به درک و کاربرد مطالب.
- حضور بی رویه ی مؤسسات خصوصی و به ظاهر آموزشی در مدارس و تغییر جهت فرایند آموزش و پرورش به سوی این مؤسسات
راهکارهای پیشنهادی
- کیفیت بخشی به برنامه های آموزشی ضمن خدمت و احیای پژوهشکده ی معلم در همه ی شهرستانهاومناطق
- ایجاد آزمایشگاههای مرکزی و سیاردرسطح بخشها ومناطق وتهیه سایر وسایل آموزشی متناسب باتغییرات کتب درسی وبستر سازی برای آزمایشگاههای مجازی
- اختصاص نمودن تدریس درسهای قرآن،هنر،ورزش وانشا در کلیه مدارس و کاهش محتوای دروس به تناسب توانمندی و نیاز فراکیران
- اهتمام ویژه به ایجادفضا وروحیه ی شادوبا نشاط در مدارس در معماری ساختمانهاوبهره گیری از سرودها و ترانه های بومی ومحلی در مراسمهاواوقات تفریح
- حذف طرحها و برنامه های موازی و اولویت بخشی به اهداف اصلی آموزشی وپرورشی
- ایجاد نظام آموزش فراگیردر کل کشور وحذف مدارس خاص و آموزش مهارتهای زندگی در مدارس
- اصلاح رویکرد حاکم بر آموزش وارزشیابی وتغییر از حافطه محوری بر یادگیری معنی دار و کاربردی
- شناسایی نقاط ضعف وبهبود نقاط قوت واجرای کلیه فعالیتهای حوزه آموزش و پرورش توسط این وزارتخانه
-
حوزه منابع انسانی
الف-معلم
1- کمبود نیروی انسانی در مدارس به طوری که در سال جاری نسبت معلم به دانش آموز 1 به 3/21 می باشد .
2- عدم تناسب رشته تحصیلی معلمین با رشته شغلی مورد تصدی.
3- به کار گیری و استخدام معلمین خارج از کانال تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان که باعث ورود نیروهای غیر متخصص به آموزش و پرورش شده از جمله معلمینی که از طریق نهضت سوادآموزی وپیش دبستانی و حتی در چند سال اخیر خرید خدماتی بدون آموزش ودوره.
4- کاهش رضایت شغلی معلمان به دلیل تامین نبودن شرایط اقتصادی ومالی برای یک زندگی بسیار عادی(تفاوت فاحش حقوق معلمان با سایر کارمندان دولتی) که منجر به این شده معلمین به شغل دوم و گاهاًسوم رو بیاورند
5- وجود معلمان غیر بومی (اکثرا خواهر) ودر خواست انتقالی آنها از همان اوایل شروع به کار.
6- غیر مرتبط بودن مدرک تحصیلی نیروهای تازه کار نهضتی با رشته شغلی به شیوه ای که با مدرک کودکیاری،برنامه ریزی شهری، گرافیک و ... در آموزش ابتدایی
راهکارهای پیشنهادی
1- به کار گیری نیروهای مورد نیازصرفا از طریق مراکز دانشگاه فرهنگیان و به صورت کاملا بومی(بومی شهرستانی یعنی از بوم برای بوم
2- استخدام نیرو وسازماندهی بر اساس شاخص های تخصص و تعهد
3- برگزاری دوره آموزشی کاربردی و کارگاهی اجباری برای نیروهای نهضتی،خرید خدماتی و پیش دبستانی.به عبارتی نیروهایی که خارج از ضوابط دانشگاه فرهنگیان جذب شده اند در یک بازده ی زمانی سه ماهه و اعطای گواهی صلاحیت تدریس مشروط بر حضور فعال و قبولی در آزمون تئوری و عملی. لازم به ذکر است که هر معلم بعد از یک دوره ی 5ساله در آزمون تعیین صلاحیت تدریس(تئوری وعملی) شرکت و نمره حد نصاب را کسب نماید.
4- -تلاش برای ارتقاء جایگاه اجتماعی فرهنگیان،تأمین معیشتی و استمرار در برگزاری برنامه های باز آموزی علمی،رفاهی وتفریحی فرهنگیان.
5- ایجاد فرصت و زمینه ی ادامه تحصیل و رفع موانع موجود در راستای ارتقاءوضعیت تحصیلی معلمان.
ب –دانش آموز
1 –دوزبانه بودن دانش آ موزان
2 –تراکم بیش از حد دانش آموزان در کلاس درس
3 –وجود کلاسهای چند پایه با تراکم دانش آموزی زیاد
4 –وجود دانش آموزان در مدارس پروازی که در هفته 10 یا 15 ساعت از حضور معلم بهره می گیرند.
5 –عدم وجود انگیزه کافی برای تحصیل (به دلیل وجودزیاد افرادتحصیل کرده ی بیکار در جامعه و همچنین وجود بازار های کاذب برای افراد کم سواد که صاحب موقعیت خوب مالی شده اند)
راهکارهای پیشنهادی
1 –بهره گیری از فرصتهای ایجاد شده توسط گنجینه لغات زبان مادری در پرورش و درک مهارتهای زبان آموزی و آموزش به زبان مادری با توجه به تکثر اقوام در کشور.
2 –کاهش نرم تراکم کلاسی در مناطق محروم به ویژه روستاها وعدم مقایسه با مناطق برخوردار.
3 –بستر سازی برای ایجاد مدارس روستامرکزی در دوره ی ابتدایی و متوسطه اول جهت کاهش کلاسهای چند پایه و بهره گیری بهتر از منابع موجود،با تفکیک جنسیت و تامین سرویس ایاب وذهاب.
4 –اجرای اصل قانون اساسی مبنی بر اجباری بودن دوره ی عمومی وپیگیری از طریق مراجع قضایی و قانونی
ج –اولیا
1 -وجود اولیای بی سواد به طوری که درمحدوده ی سنی 10 تا 49 سال می باشند که حدودا 8691بی سواد در سطح شهرستان با جمعیت گل 119000 وجود دارد.
2 –وجود بیکاری اولیا و یا داشتن شغلهای کاذب و فصلی
3 –عدم آمورش منا سب اولیا با توجه به ساختار جدید نظام آموزشی جدید (6-3-3وارزشیابی کیفی توصیفی)
4 –وضعیت نامناسب اقتصادی اولیا و تمکن مالی برای ادامه تحصیل فرزندانشان.
حوره منابع مالی و مادی
1- کمبود فضای به طوری که ضریب بهره وری از فضاهای آموزشی در این شهر ستان 8/1یعنی قریب به 90٪مدارس به صورت دوشیفت برگار می گردد.
2- وجود فضاهای فرسوده وتخریبی با قدمت زیاد در اکثر نقاط این شهرستان مخصوصا مناطق روستایی
3- استفاده از کانکس جهت تشکیل کلاس و نا مناسب بودن آنها با توجه به وضعیت آب و هوایی منطقه.
4- کمبود سرانه های مدارس و ایجاد فشار مالی به طوری که تااین تاریخ به ازای هر دانش آموز مبلغ 30000ریال سرانه پرداخت شده است.
5- کمبود بسیار شدید سرانه های غذایی در مدارس شبانه روزی که نهایتا ترک تحصیل دانش آموزان خانواده های بی بضاعت را به دنبال خواهد داشت.
6- کمبود شدید منابع و امکانات آموزشی متناسب با سند تحول بنیادین.
7- پوشش نا کافی هزینه ایاب وذهاب دانش آموزان مناطق روستایی و عدم پرداخت به موقع آن
8- حذف تدریجی مدارس شبانه روزی
راهکارهای پیشنهادی
1 –باز نگری در ساختار اداری واجرایی آموزش بزرگسالان و بهبود وضعیت موجود.
2 –بهره گیری از ظرفیت سایر ادارات و ارگانهای دیگردر ترغیب و تشویق آموزش بزرگسالان.
3-آموزش اولیا از طریق رسانه های جمعی و کلاسهای آموزش خانواده و تامین نیروی انسانی به منظور مربی آموزش خانواده.
4-هریک از ادارات ،نهادها،سازمانها و NGOها بایستی آموزش عمومی و آگاه سازی مردم را در اولین اولویت کاری خود قرار دهند که به تبع آن هزینه جبران و ترمیم ندانم کاریها نیز به حداقل میرسد و کاهش می یابد.
تخصیص زمان بیشتر و کارامد تر صدا و سیما به آموزش عمومی مردم.
راهکارهای پیشنهادی
1- عزم ملی در راستای تعیین و تشخیص فضاهای آموزشی واجرایی نمودن طرحهای عمرانی مدارس بر اساس نیاز واقعی
2- تشخیص امکان در آمد زایی منابع موجود آموزش و پرورش مانند:
الف-برگزاری دوره های آموزش برای سایر ادارات
ب- احداث سالنها واستخر های ورزشی
ج- احداث درمانگاههای وابسته به آموزش و پرورش کما فی السابق
د-تغییر کاربری بخشی از فضای موجود به تجاری جهت تامین منابع ثابت مالی برای مدارس
ه- تبدیل کارگاههای موجود در هنرستانهای فنی و حرفه ای به کارگاههای تولیدی و عرضه محصولات به بازار
3- تخصیص سرانه دانش آموزی بر اساس میزان محرومیت مناطق
4- توجه ویژه به مدارس شبانه روزی و ایجاد مجتمع های شبانه روزی حد اقل یک مرکز پسرانه و یک مرکز دخترانه در سطح هر بخش با دارا بدن متوسطه ی اول و دوم در کلیه ی رشته های نظری و فنی و حرفه ای