می خواهم مادر عایشه برای همیشه در ذهن بچه ها بماند....
امروزعصرپیش مادرعایشه رفتم وازشون خواستم کمی درزمینه سفال بابچه هاکارکند
از صمیم قلب قبول کردند...
حالا مادرعایشه هم حامى شد و داوطلبانه به بچه ها شیوه ی ساخت تنور،کوزه،گلدان وغیره یاد مى دهد.
قرار گذاشتیم بیاد کتابخانه با بچه ها سفال کار کنه
ولی بعد فکر کردم ، بذاربچه ها از نزدیک با کار دایه عایشه آشنا بشن و کار بزرگ وی را از نزدیک ببینند
وبا دست خودشان کارشو لمس کنند...
خلاصه رفتیم
البته که بچه ها خراب کاری هم کردند...
ولی دایه عایشه می گفت احساس می کنم دنیا رابهم دادید، احساس غرور پیدا کردم.....
چه روزى بود....
فاطمه حسین زاده فعال کتابخانه حامى ماموستا هه ژار شهر ربط