عروسکسازی با الهام از داستان ماهی سیاه کوچولو در کتابخانهی حامی ـ
«من میخواهم بدانم که راستی راستی زندگی یعنی اینکه توی یک تکه جا هی بروی و برگردی تا پیر شوی و دیگر هیچ، یا اینکه طور دیگری هم توی دنیا میشود زندگی کرد؟»
انجمن حامی مرا با انسانهای شریف بسیاری آشنا کرد که همچون ماهی سیاه کوچولو به طور دیگر زیستن و اثربخشی میاندیشند. چشم به راه پیری و هیچ نیستند، به جای ترسیدن، صبر کردن، حرکت میکنند. همچون خانم میهنخواه عزیز و همسر همیشه همراهشان آقای جدگال که قطعی برق، بودن نوزاد کوچک و.. هیچ چیز مانع آنها نمیشود، در حیاط با کودکان زیر سایه ملیح درخت تمر هندی و گز مینشینند و برای ماهیان کوچک از ماهی سیاه کوچولو و انتهای جویبار میگویند.
سیستان و بلوچستان، چابهار، پلان
کتابدار: خانم سمیه میهنخواه