تبدیل مدارس بسیار فقیر به مدارس بسیارکارآمد
مترجم : نیما احمدی
ویراستار : شاهده سعیدی
این اثربرگرفته از کتاب " تبدیل مدارس بسیار فقیر به مدارس بسیارکارآمد " تألیف ویلیام پَرِت و کاتلین بادج است.
مردمی که در فقر زندگی می کنند بهاندازه ی سایر طبقات اجتماعی و اقتصادی متنوع هستند. آنها مانند هر گروه اجتماعی دیگری معرف طیف گستردهای از ارزش ها، باورها، گرایش ها، تجارب، سوابق و فرصت های زندگیاند. توجه به محدودیت هایی که فقردر زندگی بزرگسالان و کودکانایجاد می کند و چگونگی تاثیراین محدودیتها بر یادگیری و موفقیتهای تحصیلی، کمک می کند تا ما مربیان به نیازهای دانش آموزان مان حساس تر باشیم. فقر بر عوامل بازدارندهای اثر میگذارد که خود در زندگی افراد تاثیرگذارند (Duncan & Brooks-Gunn1997). این عوامل شامل سلامت و رفاه دانش آموزان، رشد سواد و زبان، دستیابی به منابع فیزیکی و مادی و میزان جا به جایی است.
سلامت و رفاه
این دو عامل به هم وابستهاند و ممکن است با هم ترکیب شوند. برای مثال مسکن بدون کیفیت، مراقبت پزشکی ناکافی و تغذیه ی بد می توانند بر نرخ بیماری کودکان، زایمان زود هنگام و نوزادان کم وزن اثر بگذارندکه خودبر رشد جسمی و شناختی کودکان اثرگذارند. این گونه عوامل توانایی دانش آموزان را در استفادۀ موثر از تحصیل نیز تحت تأثیر قرار میدهند.
زندگی روزمره در شرایط سخت اقتصادی همچنین می تواند بر سلامت روانی دانش آموزان(Winters & Cowie, 2009)، خود کارآمدی(Conrath, 1988, 2001)، خودانگاره (Ciaccio, 2000a, 2000b) و انگیزه ی خوب درس خواندن(Beegle, 2006) اثر منفی بگذارد.
رشد زبانی و سواد
کودکانی که در فقر زندگی میکنند، از نظر پیشرفت در سواد و زبان نسبت به همسالان خود که از نظر اقتصادی شرایط بهتری دارند، عقبتر هستند. در کتاب Educating the Other America، سوزان نیومن (2008) می گوید بیش از ۵۰ سال تحقیق نشان می دهد که «کودکانی که فقیر هستند تعداد کمتری از واژههارا با پیچیدگی نحوی محدودتر و پرسشهایی که منجر به مکالمه می شوند، شنیدهاند کهاین خود باعث می شود در یادگیری واژههای جدید و تمیز دادن واژهها از یکدیگر با مشکل مواجه شوند.»همچنین تعداد قابل توجهی از آثار تألیف شده به تفاوت های موجود در دسترسی دانش آموزان خانوادههای کم درآمد به منابع خواندنی در مقایسه با همسالانشان که از نظر اقتصادی شرایط بهتری دارند، اشاره می کنند (Allington & McGill-Franzen, 2008).
منابع مادی
فقر باعثایجاد محدودیت در توانایی خانواده برای تأمین منابع مادی کودکان می شود. برای مثال آن ها ممکن است در دسترسی به مهدکودک با کیفیت، امکان نگهداری کودک قبل یا بعد از مدرسه، و فضای فیزیکی مناسب در منازل به منظور ایجاد محیطی مساعد و آرام برای مطالعه محدودیت داشته باشند. همچنین ممکن است کامپیوتر یا منابع مالی لازم برای انجام پروژه های خارج از کلاس را نداشته باشند.
جابه جایی
فقر معمولاً نوع دیگری از محدودیت را برای خانواده هاایجاد می کند: توانایی تامین مسکن ثابت. اغلب دانش آموزان به علت جست و جوی والدین برای شغل و یا دلایل دیگر از مکانی به مکان دیگر جا به جا می شوند. جابه جایی مستمر همیشه اثری منفی بر تحصیل و فعالیت های اجتماعی دانش آموزان دارد.
اطلاعات زیادی در مورد اثرهای وسیع فقر بر یادگیری دانش آموزان وجود دارد. درکاین عوامل دانش با ارزشی در اختیار آموزگارانی قرار می دهد که برای آموزش و حمایت از دانش آموزان فقیر میکوشند. این دانش در مدارس فقیر کارآمدو باعث پایین آوردن انتظارات برای دانش آموزانی که در فقر زندگی می کنند، نمی شود. بلکه به عکس باعث همدلی، درک تفاوت ها، تقویت پایه و حمایتی می شود که دانش آموزان برای دستیابی به انتظارات بالا نیاز دارند. هر مدرسهای که در آن دانش آموزان فقیر ثبت نام می کنند، مانند مدارس فقیر کارآمدی که در بالا گفتیم، باید تا سرحد امکان دربارۀ شرایط زندگی دانش آموزانش به درک و آگاهی برسد.
زمانی که کودکان و نوجوانان بدانند که معلمها به فکر آنها هستند و تمام تلاش خود را برای درک شرایط زندگی آنها میکنند، اعتمادشان به مدرسه بیشتر و یادگیریشان فعالانهتر می شود.
• Allington, R., & McGill-Franzen, A. (2008). "Got books?" Educational Leadership, 65(7), pp.20-23.
• Beegle, D. M. (2006). See poverty . . . be the difference! Discover the missing pieces for helping people move out of poverty. Tigard, OR: Communication Across Barriers.
• Ciaccio, J. (2000a). "Helping kids excel on state-mandated tests." Education Digest, 65(5), p.21.
• Ciaccio, J. (2000b). "A teacher's chance for immortality." Education Digest, 65(6), pp.44-48.
• Conrath, J. (1988). Full-year prevention curriculum: Secondary dropout prevention. Gig Harbor, WA: Author.
• Conrath, J. (2001). "Changing the odds for young people: Next steps for alternative education." Phi Delta Kappan, 82(8), pp.585-587.
• Duncan, G.J., & Brooks-Gunn, J. (1997). Consequences of growing up poor. New York: Russell Sage Foundation.
• Neuman, S. B. (2008). Educating the other America: Top experts tackle poverty, literacy, and achievement in our schools. Baltimore, MD: Paul H. Brookes.
• Winters, V. E., & Cowie, B. (2009). "Cross-cultural communications: Implications for social work practice and a departure from Payne." Journal of Educational Controversy.