چهار درس «فقرزدایی» روزنامه دنیای اقتصاد
میثم هاشم خانیhttp://www.donya-e-eqtesad.com/news/817749/
۱۳۹۳/۰۵/۰۸
«کاهش آسیب پذیری شهروندان در برابر فقر»، محور اصلی گزارش امسال توسعه انسانی ملل متحد (HDR) است. گزارشی 225 صفحه ای که دو روز پیش از سوی سازمان ملل متحد منتشر شد. متن این گزارش که هم اکنون در سایت UNDP موجود است، به زبانی ساده و روان نوشته شده و با توجه به تاکید ویژه گزارش امسال بر مقوله «سیاستهای کاهنده فقر و آسیب پذیری»، شایسته است کلیه پژوهشگران دغدغه مند در این حوزه، وقتی را برای مطالعه این گزارش جامع اختصاص داده و از نکات ارزشمند متعدد آن بهره مند شوند.
اما در وسع این یادداشت مختصر، به چهار نکته سیاست گذارانه کوتاه و بسیار قابل تامل در گزارش توسعه انسانی 2014 اشاره میکنم:
اول) یکسوم ایرانیان، «بیسواد» یا «کم سواد» هستند
براساس این گزارش، در میان ایرانیان بالای 25 سال، 35 درصد بیسواد یا کم سود (دارای تحصیلات ابتدایی) بوده و 65 درصد تحصیلات راهنمایی یا بالاتر دارند؛ آماری که احتمالا میتواند برای ما تهران نشین هایی که عمدتا هم در دو، سه دهک بالایی درآمد (و نیز تحصیلات) قرار داریم، بسیار عجیب باشد. صدالبته افرادی که با آمارهای مربوطه در ایران آشنایی دارند، میدانند که همین آمار (با اختلافی 2 درصدی) در سرشماری سال 1390 کل کشور نیز به دست آمد و در براساس دادههای «بودجه خانوار» سالهای اخیر نیز، درصد ایرانیان بیسواد و کم سواد، در چند سال اخیر کموبیش در همین رقم ثابت بوده است. در مقایسه با رقم 65 درصدی در ایران، جمعیت بالای 25ساله دارای تحصیلات حداقل راهنمایی در مالزی 69 درصد کل جمعیت را تشکیل میدهد، در اردن 74 درصد، در روسیه 91 درصد، در کشور آفریقایی بوتسوانا 75 درصد، در مصر 51 درصد و در عراق 32 درصد. همچنین براساس گزارش توسعه انسانی ملل متحد، میانگین سالهای تحصیلات برای ایرانیان بالای 25 سال، معادل 8/7سال است؛ یعنی قدری پایینتر از اردن (9/9 سال)، ارمنستان (8/10 سال) و مالزی (5/9 سال) و قدری بیشتر از عراق (6/5 سال)، سوریه (6/6 سال) و مصر (4/6 سال). طبیعتا این آمار هم به ما پایتخت نشینان یادآوری میکند که ایران، بسیار بزرگتر از تهران است.
دوم) بودجه های فقرزدایی متمرکز بر «سنین پایینتر» بسیار موفقت ترند
فصل 3 گزارش توسعه انسانی ملل متحد، بحث مشروحی را مطرح میکند که جمعبندی آن، این است: دولتهایی که برنامه های فقرزدایی خود را بر آموزش، سلامت و تامین امنیت غذایی کودکان و خردسالان متمرکز میکنند، نتایج فقرزدایانه به مراتب پایدارتری به دست میآورند (نمودار صفحه 57 گزارش، این ایده را به شکلی جالب بیان میکند). این فصل از گزارش با اشاره به این تخمین که یک پنجم کودکان کشورهای در حال توسعه در ریسک سوءتغذیه قرار دارند، به دولتها توصیه میکند که با طراحی برنامه های بهبود امنیت غذایی کودکان خانوارهای فقیر، در کنار برنامه های بهبود آموزش و سلامت کودکان، از تشدید حلقه معیوب «بهارثرسیدن فقر» در این خانوارها (فقر تغذیه ای در خردسالی _ فقر کمی و کیفی آموزشی در نوجوانی و جوانی _ فقر مهارت های حرفه ای / اجتماعی / ارتباطی در بزرگسالی _ درآمد اندک، پس انداز اندک و هزینه اندک برای آموزش و سلامت و تغذیه فرزندان) جلوگیری کنند.
سوم) توسعه انسانی متمرکز بر کودکان
یک صفحه از گزارش توسعه انسانی 2014، به یادداشت کوتاهی از «جیمز هکمن» (نوبلیست اقتصاد 2000 و استاد اقتصاد دانشگاه شیکاگو) اختصاص یافته است. هکمن با ارجاع به گزارش توسعه انسانی امسال اشاره میکند: «دغدغه سیاستگذاران عدالت گرا این است که تاثیر «تولد» در درآمد و رفاه فرد در بزرگسالی را به حداقل برسانند. طبیعتا این عادلانه نیست که فردی صرفا به دلیل تولد در یک خانواده فقیر، محکوم به زیستن در فقر تا آخر عمر باشد اما با استناد به جدیدترین پژوهشهای اقتصادی و نیز روانشناختی، بخش بزرگی از شکاف بین توانایی های فرزندان خانواده های فقیر و ثروتمند، در سالهای خردسالی و کودکی شکل میگیرد و در نتیجه جلوگیری از بروز این شکاف عمدتا در گرو سیاست های توسعه انسانی متمرکز بر کودکان و خردسالان است. توسعه ارائه آموزش پیش دبستانی با تاکید بر بهبود مهارت های اجتماعی و ارتباطی را میتوان به عنوان یک راه حل سیاست گذارانه مهم در این زمینه مطرح کرد.»
چهارم) آمارهای باکیفیت؛ شتابدهنده فقرزدایی
نکته آخر اینکه، «بیل گیتس» هم یادداشت یکصفحه ای خود برای گزارش توسعه انسانی 2014 را به «فقر آماری» اختصاص داده و تاکید کرده است: یکی از ریشه های شکست برنامه های فقرزدایی در کشورهای در حال توسعه، به «فقر آماری» در این کشورها مربوط میشود. در شرایطی که در این کشورها بسیاری از آمارهای مربوط به فقر آموزشی، فقر سلامت، فقر تغذیه و فقر درآمدی با کیفیتی پایین و بسیار نامنظم تولید میشوند، حتی بهترین اقتصاددانان هم نمیتوانند به ارزیابی مناسب سیاستهای فقرزدایی در این کشورها بپردازند و راههای بهبود این سیاستها را تجزیه و تحلیل کنند.